طرح 20 روزه ی برخورد با اراذل و اوباش از دیروز در تهران به اجرا در آمد .
از آنجایی که چنین طرح هایی همیشه با ابهام روبرو بوده است اجرای این طرح نیز کمی مشکوک به نظر می رسد .
شاید اولین سوالی که به ذهن برسد اینکه چرا این طرح فقط برای بیست روز اجرا می شود ؟
آیا می توان همه ی اراذل و اوباش را در مدت 20 روز شناسایی و با آنها برخورد کرد ؟
در این طرح چه تعریفی برای اراذل و اوباش شده است ؟
نیروی انتظامی در تعریف این طرح به مبارزه با جرائمی همچون کیف قاپی سرقت مسلحانه و حمل سلاح – دستگیری سارقان و مزاحمان نوامیس و برخورد با منافیان عفت عمومی اشاره کرده است .
نمی خواهیم عینک بدبینی به چشم بگذاریم ولی آیا این طرح و امثال این طرح جلب توجه های زیرکانه ی حکومتی نیست ؟
اگر به آخرین مورد این طرح توجه کنیم به مبهم بودن آن پی می بریم . مواردی از قبیل دستگیری سارقان مبارزه به کیف قاپی و حمل سلاح و از این قبیل کاملا روشن و واضح است ولی منافیان عفت عمومی چه کسانی هستند ؟
این دقیقا همان مسئله ایست که سالهاست مبهم مانده و هیچ گاه تعریف مشخصی برای آن ارائه نشده است !
آیا منافی عفت عمومی دختری است که مانتوی رنگی می پوشد ؟ روسری اش عقب رفته یا شلوار کوتاه می پوشد ؟ یا آن پسری که در اتوموبیل خود حتی با شیشه های بالا کشیده به موزیک گوش می دهد ؟!
آیا اینها در طبقه سارقان و کیف قاپ ها هستند ؟ در طبقه ی مزاحمان نوامیس ؟
آیا 20 روزه بودن این طرح نوعی گربه را دم حجله کشتن نیست ؟
مشخص نیست که این طرح دقیقا چه اهدافی را دنبال می کند . خدمت رسانی محض یا ...
ولی آیا این همان قانونمند کردن برخوردهای سابق به روش های زیرکانه زیر پرچم خدمت رسانی نیست ؟؟؟
ک.آسمان
وقایع سرنوشتساز اخیر عراق، به ویژه تدوین قانون اساسی این کشور که بیتردید بر روی تمام کشورهای منطقه تأثیرگذار خواهد بود و نیز تحرکات چند ماه اخیر دشمنان ایران علیه تمامیت ارضی ایران، به ویژه در خلیج همیشه فارس، فرصتهایی است که لزوم توجه بیش از پیش سیاستگذاران، رسانههای گروهی و مردم ایران را نسبت به پیشینه روابط ایران و دولتهای عربی نمایان میسازد.
23 مرداد ماه، سالگرد دو رویداد مهم در تاریخ روابط ایران و دولتهای عربی بوده است. 23 مرداد 1350، جدایی نافرجام بحرین از ایران و 23 مرداد 1369، اعلام مجدد پایبندی عراق به قرارداد مرزی 1975 الجزایر توسط صدام حسین، رئیسجمهور وقت عراق.
در سالی که به نام سال همبستگی ملی ایرانیان نامیده شده است، کشورهای عربی حملات خود را علیه منافع ملی و تمامیت ارضی ایرانیان، شدت بخشیدهاند؛ مسئلهای که متأسفانه حساسیت لازم رسانههای گروهی و وسایل ارتباط جمعی ایران را برنیانگیخته است.
نقش عملکرد شبکه «الجزیره» ـ که تحت حمایت دولت قطر است ـ در واقعه خوزستان آنچنان واضح بود که به واکنش مقامات ایرانی انجامید. هم زمان با این فتنهانگیزی، دولت امارات نیز با راهاندازی سایتی با عنوان تجاوزگرایانه (3emirates-islands.org.ae/maps.htm) با نمایش چند عکس به زعم خود از آنها با عنوان اسناد تاریخی تعلق جزیره سهگانه به امارات میکند. علاوه بر این نکته بسیار مهمی که در آن به چشم میخورد، ادعای جدید امارات مبنی بر اشغالی بودن جزیره «سیری» در خلیج فارس است!
بررسی عملکرد کشورهای عربی در دهههای گذشته و حتی پس از پیروزی انقلاب در ایران ثابت کرده است که روحیه نژادگرای کشورهای عرابی به مراتب از علاقه اسلامی این دولتها در ارتباطشان با ایران تأثیرگزارتر بوده است.
جمهوری اسلامی، از آغاز تشکیل خود بزرگترین مسئله عرب یعنی فلسطین را به عنوان اصلیترین دغدغههای ملت ایران مطرح کرد و این حسن نیت را تا بدانجا پیش برد که حمایت از فلسطین و قیام مبارزان آن را به عنوان یکی از اصول سیاست خارجه خود منظور نمود. در طول سالهای پس از پیروزی انقلاب، این حمایتها همواره به صورتهای بودجه سالیانه ملی ایرانیان برای فلسطین نشاندهنده اوج انساندوستی دولتمردان ایران بوده است، ولی آنچه تاکنون کمتر بدان توجه شده، واکنشهای دولتهای عربی و به ویژه دولتهای به ظاهر دوست ایران بوده است که نسبت به منافع ملی و تمامیت ارضی ایران اسلامی، مینماید.
برخلاف انتظار و با تأسف، مشاهده میشود که تمامی بیانیهها و اعلامیههایی که توسط اعراب علیه تمامیت ارضی ایران در خلیج فارس، از جمله جزایر سهگانه و تغییر نام خلیج فارس و به عنوان جزایر سهگانه اشغالی در خلیج به اصطلاح عربی به امضا میرسد، نام کشورهای سوریه، لبنان و فلسطین هم مشاهده میشود، عملی نادرست که هیچگاه از سوی ایرانیان مورد بازخواست قرار نگرفته است. با توجه به کمکاری رسانههای دولتی و خصوصی ایران نسبت به دغدغههای ملی ایرانیان و با توجه به نیاز نسل جوان، نگاهی اجمالی به ادعاهای عربی نسبت به تمامیت ارضی ایران بسیار به جا خواهد بود.
ادعاهای عربی به طور کلی شامل 5 بخش میباشد که عبارتند از:
1ـ ادعا بر عربی بودن و تغییر نام خلیج فارس،
2ـ ادعا نسبت به بحرین (که متأسفانه به انجام رسید)،
3ـ ادعا نسبت به جزایر ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک،
4ـ ادعا نسبت به حاکمیت کامل عراق بر اروندرود،
5ـ ادعا نسبت به تجزیه خوزستان به دلیل عرب بودن بخشی از ساکنانش.
تجمع دانشجویان ( بسیجیان !! ) در حمایت از فناوری هسته ای مقابل سفارت بریتانیا
ظهر روز یکشنبه
فناوری هسته ای حق مسلم ماست .. در این هیچ حرفی نیست
اما ...
از آنجایی که همه چیزمان مردمی است گاهی طرح ها و سیاست های در دست بررسی به صورت مصوب از طریق تجمعات مردمی ( مردمی ؟!! ) اعلام می شود ...
(NPT-NPT we will leave you soon ! )
و گاهی برادران چفیه به دوش را جو سرزمین های اشغالی فلسطین می گیرد ...!
و هر فرصتی برای بر سر کوفتن و آه و واویلا مناسب است حتی اگر در تجمع حمایت از فناوری هسته ای باشد ...